اخبارتبصره و مرور بر مطبوعات

تبصره

کابل/ ۲۱ حمل /باختر

معضل افغانستان زمانی حل شده می تواند که حل بحران موجود در این کشور٬ به خود افغانان سپرده شود و این روند کاملاً افغانی شود .

مفسر آژانس باختر می نگارد؛ اگر به سیرحوادث در افغانستان در جریان ۴۲ سال گذشته تمرکز کنیم در می یابیم که مشکل در افغانستان با مداخلۀ خارجیان آٰغاز شد و با مداخلات آنان تند تر و پیچیده ترشده است و حالا که تلاش های صلح جدی شده است تلاش خارجیان به نام اعادۀ صلح در افغانستان  هم تند تر شده است٬ گاهی صدا به طرفداری صلح در افغانستان از اسلام آباد بیرون می شود و گاهی هم از مسکو و یا واشنگتن و یا هم جای دیگر.

به ظاهر تلاش های بیگانگان با شعار خاتمۀ جنگ در افغانستان همراه است و اگر به گفته ها و عملکرد های خارجیان توجه کنیم بیشتر حس برتری جویی و امتیاز طلبی را می یابیم٬ حتا در طرح و گفته های خارجیان تضاد منافع٬ بدبینی نسبت به یکدیگر و انگیزۀ انتقام جویی میان آنان٬ آنهم در میدان جنگ در افغانستان دیده می شود٬ در حالی که در سایۀ رقابت٬ تضادمنافع و برتری جویی نمی توان از صلح در افغانستان سخن گفت و موضع گیری های متضاد میان کشورهای رقیب٬حاصلی جز وخامت اوضاع در این کشور ندارد.

معضل افغانستان وادامۀ جنگ در کشور٬ تعریف های گونه گون دارد و بارها هشدار داده شده است که ادامۀ جنگ در افغانستان به جز وخامت اوضاع امنیتی در منطقه و گسترش فعالیت های تروریستی در منطقه که می تواند دامنۀ تهدید آن تا اروپا و امریکا برسد٬ پیامدی دیگری ندارد.

در حالی که عوامل جنگ در افغانستان معلوم است و راه قطع آن نیز نشانی شده است٬ شماری از کشورها  در تلاش اند که با ارائه طرح و پیشنهاد هایی که بیشتر برای خود شان در آن  منفعتی است٬ می کوشندروند صلح در افغانستان را یا به گروگان گیرند و یا هم آن را دشوار کنند.

از دید مردم افغانستان٬  راه حل معضل کشور شان چنگ زدن به سنن و عرف پسندیدۀ این مردم است٬ افغانان در طول تاریخ٬ همیشه مشکلات شان را در چوکات تفاهم و یا هم در نشست ها  حل کرده اند و برای این منظور سنن و عرف خود را دارند و اگر فرصت داده شود و خارجیان تکلیف خود را روشن کنند و در امورافغانان مداخله نکنند٬ افغانان می توانند در چوکات سنن و فرهنگ خود زودتر٬ درد کشور را مداوا کنند٬ کافی است که خارجیان مداخله نکنند.

این گفته های رییس جمهوری اسلامی افغانستان که می گوید «اکنون زمان آن نیست که کسی برای افغانستان طرحی بنویسد.» حاوی این پیام است که افغانان درک وتوان آن را  دارند که خود به معضل کشور شان رسیدگی کنند و اگر خارجیان چیزی به نام کمک در روند صلح در افغانستان در سر دارند٬ می توانند ممد صلح و عامل نزدیکی جناح های درگیر در افغانستان باشند، نه طرح دهنده و نسخه دهنده.

افغانان به این باور اند که خارجیان با ارائه طرح  های سریع و شتاب زده٬ برای خود برنامه ریزی می کنند و در تلاش تامین حفظ منافع زود گذر شان در این کشور اند در حالی که مردم افغانستان صرف نظر از وابستگی های سیاسی٬ قومی و مذهبی شان منافع دایمی و تعریف شده دارند٬ پس لازم است که افغانان چه طالب باشند  و یا هم حکومتی٬ تاجک اند و یا هم پشتون… باید آماد‌گی کامل برای وارد شدن در یک  بحث بسیار سازنده روی سرنوشت همگانی و منافع ملی شان داشته باشند و روند صلح را به تعریف واقعی آن افغانی کنند.

جریان‌های سیاسی کشورباید نقش خود را درتصمیم گیری بعدی تثبیت کنند و به گونه یی حرکت و عمل کنند که در آن رعایت منافع ملی افغانان یک اصل است ٬ آن وقت است که خارجیان  به خواست و نظر مردم افغانستان توجه و احترام  می کنند و در می یابند که نسخه های تحمیلی در این کشور کارا نیست.

منافع ملی ما را به این امر ملزم می کند که تلاش‌های همه طرف‌های در گیر در افغانستان باید تنها روی دست یافتن به یک توافق مطلوب ملی متمرکز باشد٬ پراگندگی می‌تواند ما را از رسیدن به منافع ملی باز دارد. صائم

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا