سیاست

متن سخنرانی محمد اشرف غنی رئیس جمهوری اسلامی افغانستان در مراسم افتتاح سال ششم دورۀ شانزدهم تقنینی شورای ملی افغانستان

کابل باختر 16 حوت
بسم الله الرحمن الرحیم
ملي مشر کرزی صاحب، جلالتمابان ډاکټر صاحب عبدالله، دانش صاحب، استاد خلیلي، ابراهیمي صاحب، مسلمیار صاحب، د انتخاباتو د کمیسیون مشر، د شکایاتو د کمیسیون مشر، سرپرست د څارنوالۍ ، د مشرانو جرګې او ولسي جرګې اداري هیئتونه او معاون صاحبان، د کابینې محترم غړي، د اجرائیه ریاست محترم معاونین، جناب عظیمي صاحب، ډاکټر صاحب قیومي، ټول مشران، د ملت محترم استازي او ډېر قدرمن سناتورصاحبان، ټول سفرا محترم، شیخ سفرا، د تاجکستان محترم سفیر، د هېواد مشران او معززین، علمای کرام، مجاهدین عظام.
السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته
خوش آمدید،
خوش کیلیب سیز،
اولتر از همه جلسه اول تانرا در این تالار معظم به شما تبریکی می دهم و انجنیر صاحب غفار را خوش آمدید می گویم. ښه راغلې، خدای دې له غمو لیرې ساته او خدای دې زموږ ټول معززین اود وطن استازي او محترم سناتوران له درد او غمه لیرې ساتي. تاسې ټول د وطن سرمایه یئ او تاسې باندې دا ټول وطن حساب کوي او د تاسې موجودیت دلته د ثبات او همغږي علامه ده، نو خدای مو په خیر او عافیت سره ساته. له رخصتۍ نه ښه راغلاست او له دې نه چې دا نورو ورځو کې مو له کابینې سره، ډاکټر صاحب عبدالله سره، ماسره مو ډېرې منظمې جلسې درلودې او د وطنوالو ټول دردونه او خواهشات مو له موږ سره شریک کړل د زړه له کومې مننه. بخیر باشید.
دوست دارم پیش از هرچیز سخنان خود را با تشکر از نمایندگان محترم ملت در مجلسَین شورای ملی آغاز کنم، زیرا همکاری¬های شما نقش مهمی در برداشتن گام¬هایی داشته است که حکومت وحدت ملی در این سال به انجام رسانده است. به کمک شما بود که برای اولین بار بودجۀ کشور در وقت مناسب آن مورد تایید قرار گرفت، و با کمک شما بود که قوانین عمدۀ ضروری برای ایفای تعهدات بین المللی به تصویب رسید و عواید کشور بالا رفت، همچنانکه از طریق شما دیدگاه های مردم و توقعات شان از حکومت به صورت واضح به من و کابینه مخصوصاً در دو هفته گذشته انتقال یافت.
در این میان آنچه اهمیت فوق العاده داشت، تصویب دو پیمان همکاری بین المللی بود که برای بازسازی مناسبات افغانستان با کشورهای دوست و همپیمانش حایز اهمیت کلیدی بود. امروز همه می¬دانند که در دنیای کنونی، روابط متقابل کشورها نقش تعیین کننده¬ای در تحولات، انکشافات، گشایش¬ها و یا انسدادهای کلان دارد. با سیر نزولی مناسبات افغانستان با کشورهای کمک کننده در سال¬های اخیر، بیم آن می¬رفت که کشور ما یک بار دیگر، مانند سال¬های دهۀ هفتاد شمسی، به انزوا و فراموشی سپرده شود. چنین اتفاقی می¬توانست دستاوردهای سیزده سال قبل از آن را در معرض اضمحلال قرار بدهد. با قوت گرفتن این نگرانی، موج مهاجرت از کشور و بیرون کشیدن سرمایه¬ها نیز به راه افتاد، که تا هنوز پس لرزه¬های آن ادامه دارد، چراکه هیچ¬کس نمی¬خواست دیگر شاهد یک افغانستان منزوی و فراموش شده باشد.
اگر بخواهیم نامی برای سال 94 بگذاریم شاید مبالغه نباشد که آن را سال امتحان بقای افغانستان بنامیم. پیش از آن، برخی¬ها با بدبینی احتمال سقوط نظام را با خود زمزمه می¬کردند. این بدبینی به چند عامل تکیه داشت: خروج نیروهای بین المللی و انتقال مسئولیت امنیتی به نیروهای دفاعی افغان، کاهش شدید کمک¬های خارجی، کمرنگ شدن شدید سرمایه¬گذاری¬ها، فرار سرمایه¬ها از کشور به دلیل نگرانی از آینده، و ناهماهنگی و چند صدایی نیروهای سیاسی در داخل کشور، به علاوۀ سردی مناسبات که به آن اشاره شد.
حکومت وحدت ملی توانست به کمک شما به بازسازی مناسبات افغانستان با جهان اقدام کند. برای این امر لازم بود که اعتماد از دست رفته اعاده، و به جامعۀ جهانی این پیام واضح رسانده شود که افغانستان می¬تواند شریک قابل اطمینانی باشد.
ما این واقعیت را می¬دانیم که سال¬های طولانی جنگ به ضعف منابع داخلی کشور ما انجامیده، و از طرفی جنگ تحمیلی کنونی هزینۀ سنگینی را بر ما تحمیل کرده است. در چنین وضعیتی ما ناگزیر هستیم که بر اساس منافع متقابل میان افغانستان و کشورهای دیگر، خصوصأاز نظر جنگ با تروریزم بین المللی، حمایت کشورهای بزرگ را با خود داشته باشیم. همۀ ما می¬دانیم که هزینۀ این جنگ فراتر از منابع داخلی ما است. از طرفی، این واقعیت را هم باید از یاد نبریم که در جهان پر تحول کنونی، خصوصأ با تحولات تند جاری در منطقۀ خاور میانه، اولویت¬های کشورها به صورت پیهم در حال تغییر است، و هیچ¬کس مکلفیت ندارد که هزینۀ دایمی ما را بپردازد.
ما توانستیم حمایت کشورهای دوست را برای تقویت نیروهای دفاعی و امنیتی کشور از نو به دست آوریم. در اینجا من اظهار امتنان می¬کنم از همۀ کشورهایی که در زمینه¬های تمویل، تجهیز و تعلیم نیروهای دفاعی و امنیتی ما متعهد به همکاری شده¬اند، خصوصاً ایالات متحده امریکا که نقش آن در رهبری این روند اهمیت اساسی دارد. پیش از این، تنها دیدگاه 9 ماهه برای حمایت از نیروهای دفاعی ما وجود داشت، اما اکنون ما قادر شدیم که همکاران بین المللی را به دیدگاه 5 ساله قناعت دهیم. در کنفرانس وارسا که در ماه سرطان سال نو برگزار می¬شود ما امیدواریم که این دیدگاه و منابع مالی برای تقویت نیروهای دفاعی و امنیتی کشور برای سالهای آینده تصویب شود.
از نظر مسایل امنیتی، سه عنصر مهم نقش اساسی دارد، یکی امکانات و تجهیزات و آموزش است، دیگر نیروی بشری و سوم نهادها. با آنکه سال 94 با فراز و فرودهایی همراه بود، در 4 ماه اول سال ابتکار در دست ما بود، در 6 ماه دیگر دشمن تلاش کرد که ابتکار عمل را به دست گرفته و در چندین جبهه نیروهای ما را درگیر نگه دارد، و برای این کار همۀ دار و ندار خود را به کار انداخت، و در ماه¬های اخیر مجدداً نیروهای ما ابتکار عمل را به دست گرفتند. در تمام این مدت‌ تجهیز نیروهای ما ادامه یافت، دوره¬های تعلیمی شان به اجرا گذاشته شد، بر تجربۀ نیروهای ما افزوده گردید، هماهنگی میان ارگان¬های امنیتی ما نسبت به سال پیش به مراتب بهتر شد، و خصوصاً در سطح مرکز این هماهنگی به صورت کاملأ مطلوب در آمد. علاوه بر آن، تحکیم ساختارهای دفاعی و امنیتی ما نیز به جای خود مورد توجه دایمی ما بود. ما در این سال چهل و چهار هزار و ششصد و هشتاد و دو نفر را از ذکور و اناث به صفوف اردوی ملی جذب کردیم. از این ها، از خانواده های شان و از تمام پدران و مادران افغان تشکر می کنیم. همچنان تشکیل فرقه کندز، لوای بدخشان، معاونیت پلان¬گذاری قطعات خاص، ریاست توپچی، لوای 777 قوت¬های خاص هوایی، قوماندانی گارنیزیون کابل، و ده¬ها مورد مشابه دیگری تشکیل جز ساختار های فعال و کار های قوای امنیتی و دفاعی شدند. از آغاز سال مخصوصاً از شروع سال 1394 توجه بیشتر ما به همان اندازه که برای تقویت و نهاد سازی قوای امنیتی و دفاعی کشور ما بوده، همزمان توجه جدی به انجام عملیات های تعرضی و دفاعی علیه دشمنان مردم ما بوده است. در این سال، به تعداد 1697 عملیات قاطع و 40817 وظیفۀ محاربوی در زون¬های هفت گانۀ کشور اجرا شده است. برای تجهیزات نیروی هوایی 11 بال طیاره و هلیکوپتر برای قوای هوایی و 6 بال هلیکوپتر نوع MD-530 آماده گردید. ما توانستیم از فرصت زمستان استفاده اعظمی کنیم، و در ولایات بغلان، کندز، تخار، غزنی، میدان وردک، لوگر و ننگرهار ضربات قابل توجه ای به دشمن وارد کنیم. تفصیل این موضوعات در گزارش سالانۀ نزدیک به پنجصد صفحه ای حکومت به شورای ملی ارسال شده است.
در خلال این سال، اردوی ما نشان داد که در هر جنگی برنده است و هر موقعیتی را می¬تواند از چنگ دشمن بیرون کند. نقاط ضعف پولیس در نگهداشت مناطق آزاد شده در این مدت شناسایی شد و تدابیری سنجیده شده است که در آینده این مشکلات تکرار نشود.
نیروی بشری ما را سربازانی تشکیل می¬دهند که رضاکارانه و با افتخار به این صفوف می¬پیوندند، تعهد اسلامی و ملی دارند، با انگیزۀ قوی و روحیۀ عالی وارد جبهات می¬شوند و در این راه قربانی می¬دهند، و این نیرو آیینه¬ای است که تمام ملت افغانستان خود را در آن می¬بینند. سربازان و افسران ما وحدت و همسبتگی ملی را به بهترین وجه تمثیل می¬کنند. سربازان و افسرانی که از مناطق مختلف کشور تشکیل شده¬اند و در هر جای کشور نیز با دل¬گرمی حضور دارند.
هر باریکه من با سربازان و صاحب منصبان مخصوصاً آنهای را که زخمی شده اند و در شفاخانه به عیادت شان میروم، آنها ضمن اینکه با جرات و شهامت همچنان آماده گی خود را برای خدمت به وطن نشان می دهند از من می خواهند که از شما نماینده گان محترم مردم و تمامی رهبران سیاسی، علمای کرام، شخصیت های روحانی، نهاد های مدنی و رسانه های کشور تقاضا نمایم که از نیروهای امنیتی و دفاعی خود حمایت کنید و قهرمانی های شانرا تجلیل نمایید زیرا قهرمانان واقعی ما این فرزندان شجاع کشور اند که در سراسر کشور سینه خود را برای حفظ مال، ناموس، تمامیت ارضی، حقوق و آزادی های مردم مان سپر ساخته اند.  
در راستای امنیت و مقابله با دشمنان، هم نیروی ورزیده و متعهد داریم، هم امکانات و منابع را فراهم کرده¬ایم، و هم ارادۀ قاطع سیاسی وجود دارد. در تمام این سال، من شخصاً و سایر مسئولین نهاد های امنیتی روزمره با میادین جنگ تماس داشتیم، و ناچار بودیم بخش عمده¬ای از وقت و توان خود را به این کار اختصاص بدهیم، زیرا دامنۀ جنگ¬ها گاه در یک روز از 15 تا 17 ولایت را شامل می¬شد. در بغلان، شماری از موسفیدان منطقه آمدند و از من و شورای امنیت ملی خواهش کردند که فرمان جنگ را در بغلان ندهم، اما با مشوره با جنرالان و مسئولین ولایت به شمول والی محترم بغلان، من یک ساعت بعد از دیدار با آنان فرمان حمله را بدون هیچگونه تردید، صادر کردم. بنابرین نباید این سخن واهی تکرار شود که گویا در رهبری حکومت اراده¬ای برای جنگ و مقابله با دشمن وجود ندارد؛ بلکه به عکس، هم ارادۀ سیاسی، هم ظرفیت دفاعی و هم حمایت بین المللی وجود دارد و از تمامی آن بدون هیچ تعللی استفاده به موقع صورت گرفته، می گیرد و خواهد گرفت. سایر اقدامات من و سایر اعضای شورای امنیت ملی نمایانگر اراده و تطبیق تصامیم ماست. علاوه بر تمام موارد یاد شده، از همین جا اعلان می¬کنم که آیندۀ دفاعی و امنیتی ما، از موضوعاتی است که تمام شرایط و سرمایه گذاری برای تقویت آنان را ادامه می¬دهیم.
قدرمنو حضارو، عزتمنو وطنوالو،
زه پوهیږم چې د سولې په باره کې پوښتنې شته. زه غواړم دلته په ځینو خبرو رڼا واچوم او هر څه واضح بیان کړم. اول د رسول اکرم (ص) حدیث دی چې نیت اصل دی. صحیح بخاري کې اوه وارې دا تکرار شوی او صحیح مسلم کې یو وار. موږ د سولې نیت لرواو هیڅوک دې په دې نیت کې شک نه کوي. هغه نیت چې جلالتماب کرزي درلود هغه نیت به د افغانستان د دولت وي او دوامدارې به زموږ ملي ګټې په دې نیت استوارې وي. دلته د سولې په باره کې اجماع موجوده ده، موږ د سولې ټینګه اراده لرو. موږ حتی د جنګ په احساساتي شیبو کې هم د سولې اواز نه دی غلی کړی او خپله اراده مو نه ده بدله کړې. د سولې هغه هڅې چې اهداف پکې واضح نه وي، له ناکامي سره مخامخ کېدای شي. زموږ هدف پایداره سوله ده. د سولې په هڅو کې به زموږ هر اقدام په مشوره وي. واقعي سوله بې مشورې او بې مشارکته نه کیږي خاصتاً د ملت استازو سره او محترمو سناتوران صاحبانو سره. په مشوره کې دقت او برکت وي او بل دا چې واقعي سوله د بندو دروازو تر شا نه کیږي بلکې ولس باید خبر وساتو او مشوره یې واخلو.
سوال دا نه دی چې ولې سوله؟ موږ له هغې مرحلې تیر شوي یو. سوال دا دی چې څنګه سوله؟ زه د ځینو دوستانو د تشویش د لرې کولو لپاره په وضاحت سره وایم چې  که څه هم، د سولې امید لرو او هڅه ورته کوو، خو غافل نه یو او له هغه چا سره مقابلې ته پوره  تیار یو چې جنګ راباندې تحمیلوي او شر جوړوي. زموږ مسوولیت دادی چې بدترین حالت ته امادګي ونیسو او د بهترین حالت امید ولرو، غیر له هغه نه د اساسي قانون وجیبه، ملي ګټې او د شریعت احکام به مو نظر کې نه وي نیولي.
قدرمنو وطنوالو، د دنیا د مختلفو هیوادونو تجربې ښودلې ده چې  د سولې په لاره کې مشکلات وي. هم وخت ورته پکار وي، هم حوصله او هم دقت او هوښیاري.
ما په نړۍ کې د سولې تر سلو زیاتې قضیې مطالعه کړې او تحقیقات مې ورباندې کړې دي. تحقیقاتو ثابته کړې ده چې د سولې پنځوس فیصده موافقې په لومړیو پنځو کلونو کې بیرته ماتې شوې دي او د ناکامي اصلي علت یې دا و چې په هدفونو او فیصلو کې یې ابهام موجود و، د قضیې ټولو خواوو ته سمه توجه نه وه شوې.
د دې لپاره چې تیرې ترخې تجربې تکرار نه شي، موږ خپل کار د مشکل له سم تعریف څخه پیل کړ. د دې لپاره چې سوله وپیژنو، پکار ده د جنګ عوامل، د جنګ ماهیت او د جنګ دواړه غاړې وپیژنو.
زموږ په هیواد کې اوسنۍ جګړه داخلي نه ده. افغانان ټول یو له بل سره وروڼه یو، ټول  یو وطن کې یوو او ټول له دې وطن سره مینه لرو. داخلي جنګ خپل عوامل او خپلې خاصې حل لارې لري. دا یوه تحمیلي جګړه ده چې موږ یې پیل کوونکي نه یو.
راځئ وګورو چې په دې جنګ کې د چا لاسونه دي؟ د دې جنګ یو اصلي عنصر القاعده دی. القاعده نه افغاني عنصر دی او نه افغانستان د القاعدې د جنګ موضوع ده. دوی غواړي زموږ له پاکې خاورې د ماین او جنګ میدان جوړ کړي، موږ چاته اجازنه نه ورکوو چې دا پاکه خاوره خطر کې واچوي د جنګ بل عنصر او عامل داعش دی. داعش له نورو اکثرو مسلمانانو بېله، خپله ځانته یوه افراطي عقیده لري او دوی د خپلې ګټې لپاره جنګېږي او دا زموږ ویاړ دی چې نن افغانستان یوازینی هېواد دی چې داعش ترې په تېښته کې دی، ننګرهار کې دوی نن په تېښته دي او افغانستان به د دوی ګور وي. په افغانستان کې د جنګ دریم عامل د ازبکستان، تاجیکستان، چچن ، سنکیانګ او داسې نورو ځایونو افراطي ګروپونه بللای شو چې د هغو هم زموږ له وطن سره هیڅ تعلق نشته. د پاکستان د طالبانو تحریک چې د افغانستان د روان جنګ یو عامل دی، که څه هم د افغانستان له طالبانو سره شریک فکري قرابت لري، خو د هغوی سیاسي اجندا له افغانستان سره ارتباط نه لري. په افغانستان کې د روان جنګ یو بل عامل چې څو څو ځله مې یې ذکر کړی دی، د پاکستان نااعلان شوې جګړه ده. په دې منځ کې د افغانستان طالبان د جنګ په شپږو عواملو او عناصرو کې یوازې یو عنصر تشکیلوي. سوال اوس دادی چې ایا طالبان ګروپونه خپله لاره له دغو شپږو ګروپونو څخه جلا کولی شي او که نا؟ ایا طالب ګروپونه افغان او مسلمان دي او یا دا چې د اسلام او افغان له نوم څخه د افغانانو د وژلو او د افغانستان د خرابي لپاره ورڅخه ګټه پورته کېږي.
هغه سوله چې د ملي وحدت حکومت یې په لټه کې دی، دوه بُعده لري: یو له طالبانو او حکمتیار صاحب سره سوله او دېته ضروري ده چې طالبان خپل افغانیت ثابت کړي او بل له پاکستان سره سوله. چې هر یو بېل کار غواړي. له هغو نورو عناصرو سره چې ذکر یې وشو، سوله مورد نه لري او زموږ عزم دا دی چې په خپله خاوره کې یې پرې نه ږدو او سرکوب یې کړو.
د افغانستان او پاکستان تر منځ د واقعي روغې جوړې مشترکه نکته دا ده چې دواړه ملکونه د تروریزم په اور کې سوځي. موږ غواړو چې د دوو برابرو دولتونو په حیث، چې د یو بل ملي حاکمیت ته پوره احترام لري، تفاهم ته ورسېږو. د افغانستان استقلال، د خارجي سیاست تعین او اساسي قانون د چا د معاملې او بحث موضوع نه ده، دا یوازې او یوازې زموږ ملي موضوع او اراده ده.
موږ طالبانو ته وایو چې راځئ خبرو ته سره کښېنو او دا خبره سپینه کړو چې اسلام او افغانستان ته د خدمت لاره کومه ده؟ زموږ خو الحمدالله اساسي قانون او نور ټول قوانین د اسلامي شریعت پر اساس تدوین شوي دي. د دې خاورې ټول افراد او خاصتاً د دې تالار غړي مجاهدین دي او د دې تالار د هر غړي کورنۍ شهیدان او قربانۍ ورکړي. په ټولنه کې مو د اسلامي ارزښتونو رعایت کیږي، او د قانون له احکامو سره سم،  دولت مکلف دی چې اسلام ته پابند واوسي. د هغو خلکو په کلیو، بازارونو او ښارونو کې انتحاري حملې او قتل عامونه څه معنا لري چې تر بل هر چا ټینګ مسلمانان او د خدای او رسول په لاره روان دي؟ زموږ جوماتونه ودان دي، زموږ مدرسې پرانیستې دي، او د دین د تبلیغ او ترویج لپاره د افغانستان په هیڅ ګوټ کې هیڅ خنډ او مشکل نشته. نو ایا سمه ده چې د دغسې هیواد د خلکو کورونه وران شي، میندې یې بورې شي او ماشومان یې یتیمان شي؟ ایا دغه جنګ شرعي جواز لري؟ او ایا دغه جنګ اسلام او مسلمانانو ته څه ګټه رسولای شي؟
  زه طالبانو ته وایم چې اوس له یو لوی تاريخي امتحان سره مخامخ یاست او دا فیصله باید وکړئ چې ایا د خپل هیواد او ملت په خوا کې دریږئ او که مخالفت ورسره کوئ؟ هغوی چې په افغانستان کې په قتل او انفجار او انتحار تاکید کوي، بهتره ده په مکه مکرمه کې د ټولې اسلامي دنیا د څلور سوه پنځوس کسه لویو عالمانو چې هغه کې زموږ جهید علماو لکه کشاف صاحب او لودین صاحب هم ګډون درلود، هغې اجماع ته مراجعه وکړي چې د دین په نوم یې هر جګړه او خرابکاري غندلې او په ښکاره یې ویلي دي چې قتل او انتحار او تخریب د اسلام د اصولو خلاف عملونه دي.
په سوله کې د ټولو افغانانو ګټه ده. هم زموږ ګټه ده چې د دې وطن خیر غواړو او هم د هغوی چې له مونږ سره په جګړه بوخت دي او دا ارزو ورسره ده چې یوه ورځ په دې وطن کې واوسي او د عزت ژوند ولري. سوله یوازینۍ او حقیقي د حل لاره ده.
سوله که له یوې خوا د طالبانو له ارادې سره تعلق لري، له بلې خوا د هیواد د سیاسي قشر له چلند سره هم ژور تعلق لري. د قوې د استعمال په مټ امنیت راوستلای شو خو ثبات ته نه شو رسیدلای.  موږ سولې او ثبات ته د رسیدو لپاره ملي اتفاق ته اړتیا لرو. هغه څه چې سوله ټینګولای او پایښت ورکولای شي، هغه عدالت دی، د قانون حاکمیت دی او ښه حکومتداري ده. که له قدرت څخه غلطه استفاده کیږي، که د ټولنې ځینې خلک په محرومیت کې اوسي او که منابع او امکانات په عادلانه ډول نه ویشل کیږي، نو په دغسې ځای کې د دوامدارې او واقعي سولې امکان کم وي.
هموطنان گرامی،
وجدان اجتماعی مَحَکّی اساسی برای عملکرد حکومت و اقشار سیاسی است. برای رسیدن به صلح، به دیدگاه واضح برای دولت سازی و ملت سازی نیاز است.
ارائه گزارش از کارکردهای حکومت در زمینۀ مبارزه با فساد، ارائه خدمات، توجه به زیرساخت¬ها و پروژه های انکشافی، زمینه سازی برای توسعۀ مبادلات کالاهای تجارتی و اقدامات حکومت برای بهبود وضعیت اقتصادی که توانست کشور را از مرحلۀ بحرانی به مرحله تحرک عبور بدهد، و مقدماتی که برای این کار فراهم شده است، با تفصیل در گزارش سالانۀ حکومت به شورای ملی آمده است، و نکات عمدۀ آن را در مناسبت دیگری یاد خواهم کرد.
در پایان می¬خواهم یاد آوری کنم که در سال آینده برنامه¬های بیشتری روی دست است، و تحقق آنها نیاز به همکاری بیشتر شورای ملی دارد. من به عنوان رئیس قوای ثلاثۀ دولت می¬خواهم که هماهنگی بین هر سه قوه افزایش یابد، تا اصلاحاتی که در قوۀ قضائیه شروع شده است و برنامه¬هایی که قوۀ اجرائیه روی دست دارد به خوبی به ثمر برسد. در سال آینده دامنۀ مبارزه با فساد را وسعت خواهیم بخشید و بیش از پیش با قاطعیت عمل خواهیم کرد. تعهد ما به اصلاحات انتخاباتی و نیز برگزاری انتخابات به قوت باقیست، از اعضای محترم شورای ملی خواهشمندم در تحقق این اهداف یاری نمایند، ما اجندای تقنینی منظمی را خدمت شورای ملی تقدیم خواهیم کرد و خواهان آنیم که در غور و فیصله بر آن سرعت عمل به خرج دهند.تشکر
تل دې وِي افغانستان
زنده باد افغانستان
یشه سین افغانستان

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا