کابل/ ۱۵ ثور/ باختر
جنگ نباید راهکاری برای رسیدن به مقاصد سیاسی باشد و نباید جنگ را وسیلۀ امتیازگیری کرد و در آن جوانان کشور راکه سرمایۀ بزرگ اند به هدر داد.
مفسرآژانس باختر می نگارد: در بستر تعاملات و پیشرفت های سیاسی در افغانستان، جنگ نیز ادامه یافته است و همه روزه شمار زیادی از شهروندان این کشور جان می دهند .
اگر تنها به رویداد هایی که در یک شبانه روز گذشته در کشور اتفاق افتاده است دقیق شویم، عمق فاجعه ناشی از جنگ خود را نمایان می کند، روز گذشته هفت ولایت کشور گواه درگیری و جنگ میان نیروهای دولتی و طالبان بود در حمله گروه طالبان بر پاسگاه های امنیتی در بغلان مرکزی ۹ عضو ارتش جان باختند ودر بخش های دیگر هم به نیروهای دولتی تلفات وارد شد، در یک شبانه روز مرگ حداقل بیست عضو نیروهای امنیتی در کشور تائید شده است همان گونه که گفته اند در جنگ نان و حلوا پخش نمی شود و آتش دوست و دشمن را نمی شناسد، در حوادث دیروز به افراد ملکی هم آسیب رسیده است تنها در شهر پلخمری اصابت یک هاوان بریک منزل، جان یک عضو خانواده را گرفت و پنج نفر دیگر را زخمی کرد، وضعیت در میان طالبان اسفبارتر از نیروهای دولتی است، در واکنش به تحرکات طالبان در بخش هایی از کشور، نیروهای دولتی یکصدوهشتاد عضو این گروه را کشته اند یعنی جنگ بدون تبعیض از هر دو طرف و از میان غیر نظامیان قربانی گرفته است .
این نشان می دهد که ادامۀ جنگ در افغانستان به جز تضعیف منابع بشری، تخریب بیشتر زیر بنا ها و ناتوانی مردم، پیآمد دیگری ندارد، یعنی این مردم اند که چه در ساحۀ تحت نفوذ طالبان و چه در حاکمیت دولت قربانی جنگ می شوند که از اول تا آخر به افغانان ارتباط نداشته است.
حالا که نیروهای خارجی بار و بسترۀ شان را بسته اند و برای ترک افغانستان آماده می شوند انگیزۀ جنگ به شدت نزول کرده است و دیگر نمی توان برای ادامۀ جنگ توجیه سازی کرد، تا دیروز گروه های مسلح مخالف حضور خارجیان را عامل جنگ و جهاد شان می گفتند مگر بعد از این جنگ به جز برادر کشی توجیه دیگری ندارد و ادامۀ آن اسباب انزجار و تنفر مردم را نسبت به آنانی بیشتر می کند که بر طبل جنگ می کوبند وثابت می کند آنانی که در برابر حاکمیت مردم قرار دارند اندیشۀ دیگری جدا از جنگ دارند و آن، سقوط افغانستان در عمق منافع بیگانگان است.
موقف خارجیان در جنگ افغانستان واضح است آنان مسوولیت پذیر آیندۀ افغانستان نیستند تنها نظاره گر باقی مانده اند.
آنان با خروج از افغانستان ما را به حال خود ما رها کرده اند و افغانان را صاحب سرنوشت و سوق دهندۀ آیندۀ شان گفته اند، دروضعیت فعلی در افغانستان نه شرایط، نه ساختار و نه کدام موافقتنامۀ صلح میان طرفهای منازعه وجود دارد که به مردم سکون و آرامش بخشد، تنها تعهد ملی و درک این مسئله است که ادامۀ جنگ برادرکشی است و عاقبت آن هم تخریب افغانستان است جنگ با تمام قوت آن ادامه دارد و هر روز از مردم افغانستان و دو طرف منازعه قربانی میگیرد، هم طالبان و هم دولت صلح می گویند مگر دیدگاه میان آنان متفاوت است، با وجود تلاش های زیاد روند سیاسی قوت نگرفته است و خشونتها فروکش نکرده است، با صلح گفتن، صلح تامین نمی شود، صلح یک تصمیم دشوار است که قربانی می خواهد.
طالبان گروه اصلی مخالف دولت افغانستان و جناح اصلی در روند صلح متهم اند« صلح برای این گروه یک تکتیک برای قباحتزدایی از خود و مشروعیتزدایی از حکومت افغانستان است و استراتیژی برای ختم جنگ افغانستان نیست.»
بر این گروه اتهام است که آنان از مذاکرات صلح منحیث یک تختۀ خیز سیاسی و معرفی این جریان منحیث یک بدیل برای حکومت افغانستان و برگشت امارت اسلامی افغانستان استفاده میکنند. مذاکرات صلح برای طالبان تکمیلکننده استراتیژی جنگیشان در میدانهای نبرد است.
باید درک کرد که جنگ جاری درافغانستان با توجه به قابلیتهای دو طرف پیروزی نظامی ندارد، بازی های استخباراتی مداخله و موضع گیری های منطقه یی بازیگران اقتصاد جرمی و حضور جنگجویان خارجی در افغانستان وضعیت را دشوار کرده است راه حل بحران موجود یک توافق سیاسی و در نهایت توافق صلح است؛ اما این موافقت سیاسی در نبود یک طرف اصلی جنگ یعنی دولت جمهوری اسلامی افغانستان ناممکن و غیر معقول و غیرعملی است، پس باید یک دیگر را درک کرد و به جای جنگ که تضعیف نیروی فزیکی و نابودی ظرفیت ها در افغانستان را درقبال دارد به صلح معنا دار فکر کرد. صائم