اخبارتبصره و مرور بر مطبوعات

تبصره 

کابل/  ۲۹  جوزا/  باختر

اجماع سیاسی میان افغانان یگانه راه حل  بحران موجود در افغانستان است، حقیقتی که باید سیاست ورزان و جناح های درگیر بپذیرند.

مفسر آژانس باختر می نگارد؛ مشکل عمده یی که باعث ادامۀ جنگ در افغانستان و شکل گیری بحران در کشور شده است، نبود اجماع میان افغانان است، با آن که برای حل بحران موجود در کشور تلاش های بین المللی بیشتر شده است مگر در شکل گیری یک اجماع داخلی خلا  و ناتوانی های زیادی دیده می شود و اگر کاری هم شده است و یا برنامه هایی هم روی دست است بیشتر ناشی از فشار های بیرونی بوده است.

از آغاز گفت وگو های دوحه میان افغانان چند ماه سپری شده است، دسته های مذاکره کننده چند باری با هم نشست هایی داشته اند مگر هیچ نتیجۀ نداشته است، در ختم هر نشستی دو طرف بر دوام مذاکرات تاکید کرده اند در حالی که در کشور جنگ توام با سطح بالای خشونت و کشتار ادامه دارد.

طالبان که تا چند روز پیش برآغاز هرچه زود تر گفت وگو های دوحه تقلا داشتند و هیئت جمهوریت هم خود را بدون تاخیر به  دوحه رسانید، هیچ برنامه یی برای ادامۀ گفت وگو های معنا دار ندارند ودر جریان دو هفته گذشته تنها دو نشستی که صورت گرفته است، تنها توافقی که شده است ادامه گفت وگو ها روی آجندا است، آیادر چنین وضعیت می توان به آینده امید وار بود؟

از گفته های سیاست ورزان در داخل کشور و تحلیل گران اوضاع در بیرون، این نتیجه به دست می آید که طالبان در پی گسترش ساحۀ جنگ اند و پیشرفت های تازه در میدان جنگ آنان را بیشتر مغرور کرده است، این گروه اصلا در فکر صلح نیست و بیشتر وقت کشی می کند وشاید این ایده کاذب در وجود رهبران شان قوی شده باشد که با خروج نیروهای خارجی از افغانستان، آنان یکه تاز میدان خواهند بود.

چنین یک ایده کاذب پیآمدی جز متاثر کردن گفت وگو های دوحه نتیحۀ دیگری نخواهد داشت، شاید سقوط مرکز چند ولسوالی طالبان را جسور کرده باشد،  شماری از رهبران آنان فکر کنند که با عقب نشینی نیرو های امنیتی می‌توانند از موقعیت پیش آمده به گونۀ نظامی استفاده کنند،مگر این خیز و جست ها دیر دوام نمی کند.

داکتر عبدالله عبدالله، رییس شورای عالی مصالحۀ ملی می‌گوید:طالبان پس از بیرون شدن نیروهای خارجی از افغانستان، علاقه یی به توافق سیاسی با جمهوریت نخواهند داشت، اوهشدار داده است که طالبان با این کار “محاسبۀ اشتباه و بزرگی” خواهند کرد.

باید گفت که همزمان با شدت یافتن جنگ در افغانستان وخروج نیروهای خارجی از این کشور یک جنگ کاملا روانی و بازی های سیاسی  از سوی کشورها و حلقه های مختلف در برابر مردم افغانستان به راه انداخته شده است.

در این جا هشیاری و خرد سیاسی در کار است که باید به آن پرداخته شود، نباید از گفته و وعده های بیرونی ها ذوق زده شد و آن را گپ آخر دانست، به گونۀ مثال، شاه محمود قریشی وزیر خارجه پاکستان، بار ها  منجمله در دیدار اخیر خود با داکتر عبدالله گفته است« این کشور به هیچ صورت طرفدار حاکم شدن طالبان از راه نظامی بر افغانستان نیست» یک ترفند سیاسی است در حالی که  جنگ طالبان در افغانستان با حضور جنرالان متقاعد پاکستانی و حضور شهروندان جهاد گر آن کشور ادامه دارد، و مقر ارتش در راولپندی بیشتر از وزارت خارجۀ پاکستان در قضایای افغانستان فعال است، عملکرد پاکستان، گفته های متضاد و نا هماهنگ مقام های امریکایی وکشور ها و حلقه های دیگر همه بازگو کنندۀ این است که بیرونی ها برای خود و اهداف خود، مقدمه چینی و کار می کنند و ما افغانان را با وعده و تعهد های میان تهی مصروف کرده اند در حالی که  بار جنگ را آن جوان افغان روستایی به دوش می کشد که وادار شده است در کنار طالبان  اسلحه بردارد و یا هم آن جوان قربانی این جنگ می شود که برای دفاع از قانون اساسی و ارزش های مردمی در سایه نظام برضد عوامل جنگ، در جنگ است.

واقعیت این است که جنگ جاری در افغانستان کاملا به یک جنگ افغانی مبدل شده است که تنها اندیشه و برنامه های خارجیان در آن دخیل است نه حضور فزیکی آنان. 

رسانه ها گزارش داده اند که به زودی یک هیئت از حوزه جمهوریت برای بحث با طالبان به دوحه خواهد رفت.  داکتر عبدالله، حامد کرزی، کریم خلیلی، یونس قانونی، اکرم خپلواک ، بابر فرهمند  اعضای این هیئت اند، با آن که معلوم نیست، این هیئت که خود متشکل از چهره های مطرح سیاسی است با طالبان در کدام سطح مذاکره خواهد کرد؟ آیا با رهبران مطرح و تصمیم گیرنده طالبان‹ ملا هبت الله، ملا یعقوب، سراج الدین حقانی› دیدار خواهد کرد؟ اگر حرف با هیئت سیاسی این گروه ملا غنی برادر و یا شیخ عبدالحکیم باشد، آنان تصمیم گیرنده نیستند و اگر می بودند اکنون گفت وگو های دوحه مسیر خود را پیدا می کرد.

به هر ترتیب امید است که این هیئت بتواند برای شکل گیری یک اجماع ملی موثر کار کند و بالاخره  گامی برای شکل گیری یک اجماع درونی بردارد.

واقعیت این است تا زمانی که ما افغانان بین خود آشتی نکنیم، و یک دیگر را تحمل نکنیم،  از پراگنده بودن ما، دوری و ناهماهنگ بودن ما، خارجیان خوب استفاده می کنند، این خلا هنوز هم به گونۀ جدی در میان افغانان وجود دارد، شکل گیری اجماع سیاسی میان افغانان، یگانه راه حل  بحران موجود در کشور است، حقیقت که باید سیاست ورزان و جناح های درگیر آن را بپذیرند و با تحمل یک دیگر به بازی ها و برنامه های کشور های عقده مند پایان بخشند.  تحلیل سیاسی

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا