کابل 8 عقرب باختر
بيانيه پوهنيار سيده مژگان مصطفوي معين نشرات وزارت اطلاعات و فرهنگ به مناسبت دومین سوگواره شعر اسوه در مزارشریف
تردیدی نیست که این همایشها به باروری و بالندگی ادبیات و به ویژه ادبیات آیینی منتهی میشود ،و این برای جامعه ما بسیار مبا رک و ارجمند است.
اهمیت کار آیینی در حوزه ادبیات ، زمانی قابل درک است که ما هم به پیشینه زبان و ادبیات مان نگا هی بی افگنیم، و هم سوگیریهای اد بی امروز جهان و جامعه خودمان ر ا در نظر آوریم.
مواریث بازمانده از روزگاران گذ شته تاریخ ادبی ما مشحون از آموزههای مقدس الهی و آیات وروایات و تعالیم تعالی بخش اسلام است. بزرگانی همچون مولانا جلالالدین محمد بلخی، حا فظ وسعدی شیرازی، حکیم سنایی غز نوی، حکیم فردوسی، ناصرخسرو قبا دیانی و دهها شاعر و عارف بزرگ و برتر دیگر این حوزه ادبی، چرا غهای روشنی هستند که راههای ر سیدن به رفتار اخلاقی ومشی انسانی را به ما نشان میدهند، و این نیست جز به برکت درآمیختگی جان وجهانبینی آن بزرگان با هدایت دینی، و بهرهگیری شان از رهنمودهای قرآن کریم و پیامبر مکرم اسلام برای رهایی انسان از اسارت باورهای خودساخته
آنچه که واقعا موجب تفاوت بین شعرها می شود نیز همین «موضوع شعر» و نگاه شاعر به آن می باشد. معشوقها، محبوبها، مطلوبها، ستودهها، ایدهآلها و آرمانها در عموم سبکهای ادبی جهان، یا کاملاً زمینیاند و یا حداکثر ترکیبیاند از زمین و آسمان، مادیت و معنویت، جسم و روح، طبیعت و ماوراء طبیعت.
عموم این ستودهها یا کاملاً ابعاد مادی و خاکی دارند و به دلایل زیباییهای زمینی ستایش میشوند یا به نوعی در مناسبات زمینی و این جهانی، تعاریف خود را پیدا میکنند . اما گونهای از شعر وجود دارد که در آن موضوع، «ستایش نور» است. حقیقتی ثابت، مجرد و یگانه. آنچه که در قاموس متأخرین با عنوان «ادب آیینی» از آن نام برده شده است.
ادبيات فارسی یکی از گنجینههای غنی مفاهیم دینی، اخلاقی است. ادبیات آیینی بهعنوان بخش عمدهای از این فرهنگ گرانمایه، حاوی بالاترین مفاهیم عرفانی و معرفتی است. شعر آیینی با خلق کلام زیبا و موزون در کنار معنا و مفهوم بر دل مینشیند و بیشترین تأثیر را بر خواننده میگذارد. بههمین جهت از ادبیات آیینی میتوان بهعنوان یکی از عوامل مهم تربیتی و انتقال دهندة ارزشها بهره گرفت. در این میان، شعر آييني با الهام از مکتب سرخ عاشورا عزت نفس و بلندهمتی مییابد و روح را در آسمان معرفت به پرواز درمیآورد. جاذبه شعر آیینی، که از منابع ادبی و پرمایه الهی همچون قرآن، و سخنان نغز پيامبر بزرگوار اسلام اهل بیت ايشان سرچشمه میگیرد، فراتر از هر موسیقی دلنوازی بر جان خواننده مینشیند و اثر میبخشد. به جرئت میتوان گفت که یکی از عوامل مهم پایداری و جاودانگی فرهنگ غنی اسلام شعرای متعهدی بودهاند که در هر زمان رسالت الهی خویش را با خلق آثار آیینی پرمحتوا و غنی به انجام رساندهاند. بیسبب نیست که در حدیثی قدسی زبان شاعران کلید گنجهای عرش نامیده شده و مرتبة شاعران به دنبال انبیا آمده است:
شاعران در شعر حماسة حق، همواره مورد حمایت پیامبر (ص) و پیشوایان بودهاند. از جمله امام سجاد (ع) پس از قیام خونین عاشورا شاعران را دعوت به سرودن شعر برای زنده نگه داشتن یاد شهیدان کربلا نمودند.
قلمرو ادبیات آیینی
در یک تقسیمبندی موضوعی، شعر آیینی را میتوان به شاخههایی تقسیم کرد و برای هر کدام مجموعههایی را در نظر گرفت.
1. شعر ماورایی
در این نوع از شعر آیینی، از مقولههایی سخن به میان میآید که فطرتی ملکوتی، بافتی قدسی و طبیعتی ماورایی دارند و ذاتاً فراخاکی و افلاکیاند. مطالب مرتبط با توحید، پرستش، نیایش به درگاه حضرت باری، عرفان، معرفت الهی و سیر الی الله، از مفاهیم کلیدی این نوع شعر بهشمار میروند.
2. شعر رهایی
آموزههای دینی در حوزههای فضیلت، حکمت، اخلاق، تربیت، تهذیب نفس، خودسازی و خودپیرایی انسانها را، که در نهایت به رهایی آدمی از شر اهریمن نفس میانجامد، بایستی در عرصة رهایی، که جزئی از قلمرو و شعر آیینی است، جستوجو کرد.
3. شعر ولایی
همانگونه که از عنوان این شعر پیداست. اختصاص به آلالله – علیهم سلام الله- دارد. تمامی مطالبی که دربارة ذوات مقدس معصومین – علیهم السلام- و دودمان پاک نبوی میتوان مطرح کرد، در حوزة موضوعی شعر ولایی قرار میگیرد. در یک تقسیمبندی کلی، شعر ولایی را میتوان در دو مقولة مناقبی و ماتمی مورد مطالعه قرار داد.
از آنجا که دین و گرایشهای معنوی اموری فطری هستند، بدیهی است تمام انسانها در فطرت خود گرایش به دین دارند. بههمین دلیل، ریشه ادبیات آیینی در باورهای ناخودآگاه هنرمندان و شاعران نهفته است.
پيشينه تاريخي ادبيات آييني بر مي گردد به «نخستین نمونههای شعر که ما در اختیار داریم، مراسم همخوانی است که بشر اولیه در برابر «ذات ناشناخته» یا – واضحتر بگویم- «خداوند» اجرا میکرده، بیآنکه تعریفی خاص از آن بهدست داده باشد یا احساس نیاز به تعریفی کرده باشد. انسان هاي موحد از آغاز تشکیل مدنیت همواره پایبند ارزشهای معنوی و دینی بودهاند. آنجا که زردشت، پیامبر نور و روشنی، در اوج ارادت به اهورا مزدا سرگرم راز و نیاز با اوست و سرودهای «گاتاها» را زمزمه میکند، ادبیات آیینی شکل میگیرد. از آن پس در طول هزار و دویست سال تاریخ شعر پارسی، ادبیات آیینی همپای و آمیخته با آن پیش رفته است. در واقع، هر آنچه در قالب ادب فارسی جای میگیرد، ادبیات آیینی نام دارد و چون ادبیات آیینی را از ادب فارسی منفک سازیم، چیزی از ادبیات فارسی باقی نمیماند.
ضمن ارجگذاری به ایمان و انگیز ه دینی شمار قابل توجهی از شاعرا ن و آفرینشگران ادبی، مسؤولیت بخشی از مظلومیت ادبیات آیینی ر اباید به دوش خود شاعران و ادیبانی گذاشت که نسبت به پاسبانی از این مواریث گرانسنگ، توجه بيشتر كنند.
حقیقت این است که با ظهور دین مقدس اسلام، در حوزه شعر و ادبیا ت نیز تحولی شگرف رخ داد،و متأثر از آیینهای اخلاقی ـ توحیدی این دین بزرگ، شعر و ادبیات آیینی، مهمترین شاخه وشاخصه ادبی دنیای اسلام شد.
با توجه به همین واقعیت تاریخی، اگر دامنه ادبیات آیینی را گستردهتر از اشعار و آثار ادبی منا سبتی فرض کنیم، و برای این گونهی ادبی، معیارهایی مثل اخلاقمد اری و الهیاندیشی را طرح و تعیین کنیم، بخش محدود و معدودی از شعر و دیگر آثار ادبی تاریخ اسلام، بیرون ا ز دایره ادبیاتآیینی قرار میگی رند، و این به معنای آن است که نقش اسلام در تولید آثار و آفری نشهای ادبی آیینی، بسیار برجسته ، و برای غنای صوری و محتوایی آ ن تعیینکننده بوده است.
بر همین اساس است که همه شاعرا ن مسلمان، باید توجه به وجود نازنین حضرات معصومین را دررأس بر نامههای ادبی خود قرار دهند، و برای ادای دَین نسبت به آن برترینان بیهمانند در میان نسل بشر ، ادب و ادبیات را درهم آمیزند.
0 خواندن این مطلب 4 دقیقه زمان میبرد