جامعه

زنان هنوز هم در مبارزات شان تنها هستند

کابل 9 عقرب باختر
همزمان با سقوط طالبان در کشور  و فراهم شدن نظام  دموکراسی  از هر گوشه  وبیشه  نوای  دفاع از حقوق بشر و حقوق زن  به گوش  می رسید  و جامعه جهانی  هم بهای  گزافی برای تامین  این حقوق  به دولت  مردان  و نهاد های  که خود را  مدافع حقوق بشرو حقوق زن  معرفی کردند ، پرداخت  و این نهاد ها با گرفتن   پروژه  های گونا گون  زیر نام دفاع از این حقوق  سخن گفتند و در سنگر دفاع قرار گرفتند  .
هرگاه  کار  این  نهادها  و افراد و اشخاصیکه در تشکیل های  شان  به بررسی  گرفته شود و ریشه یابی گردد ، نتیجه برعکس  آنچه که اینها ادعا  می کنند ، است .
به منظور اثبات این گفته ها  به یک  محیط کوچک یعنی محیط کار  به وضعیت زن  می پردازیم ، البته که   کار زن را در بیرون از منزل  یعنی در دفاتر رسمی و غیر رسمی  احتوا میکند . زن بعد از تلاش های زیاد و مبارزه  با انواع  خرافات  حاکم در جامعه  میکوشد تا  گام به بیرون از منزل بنهد   و به شغلی خواسته و یا ناخواسته مصروف شود و  به اینگونه  به محیط کار که کاملا" برایش بیگانه است  داخل میشود.
باید گفت که این محیط سال های متمادی  مردانه بوده و مردها هر طور یکه   خواسته  از این محیط به نفع خود و همجنسان شان  سود برده اند  و فضا را طوری عیار نمودند  که منحصر به خود و خواسته های شان بوده ، به این ترتیب هر طوریکه  میخواستند  همانگونه عمل میکردند ، از یکدیگر حمایت  میکردند  نقص و نواقص  همدیگر را می پوشاندند و به گونه ای دلخواه شان محیط کاری را  در خدمت خود  در آورده بودند بدون هیچ  مخالفت.
اما این وضعیت تا ابد تداوم پیدا نکرد زن به عنوان بشر و انسان هم برای تکاپومایحتیاج خود  به سراغ کاربرآمد و خود را  تافته جدا بافته از اجتماع  نداست  ودر عین زمانُ  دیگر اجازه نداد  که محیط کاری بیرون از منزل فقط و فقط مردانه با شد زنان با سعی و تلاش  ، خود باوری  و اعتماد به نفس  گام  برداشتند  و کوشیدند تا جایگاه شان را که در گذشته ها  از عدم توانایی و ظرفیت توسط مردان  اشغال شده دوباره  حصول کنند و به صفت مدیران مدبر  و با تجربه در محیط کار  بیرون از منزل شرکت کند  واز یکه تازی مردان و حاکمیت  چندین دهه آنها بکاهد  و به مردان بفهمانند که دیگر  محیط  بیرون از منزل  تنها  به آقایان  متعلق  نیست  و آنها  نمیتوانند  آنطوریکه در گذشته  ها عمل  کرده  اند  اکنون  هم  همان گونه  ادامه بدهند .
از اینجا تنش ها آغاز میشود  و تلاش ها  وموانع  ها، افتراع ها و تهمت و مداخله ها در امورشخصی زنان  به منظور ترورشخصیت زنان توسط یکتعداد مردان عقده یی وتاریک اندیش  تبدیل به شغل جدید در میحط کار  میشود  و اکثراً برای رسید ن به مقاصد شوم شان با یکتعداد زنان تنبل که  سالها با افکار کهنه و رسوم و عنعنات ناپسند از کاروان تمدن عقب مانده وروزها راعیب جویی ، غیبت و تقلید بیجا و بی مورد سپری می نمایند ، اتحاد نا مقدس را تشکیل  میدهند  با استفاده از کوچکترین فرصت به فکر تخریش و دیسسه برای آن زن که با ابتکار و زحمات  کاروان عصر  را تعقیب می نماید ، میشوند .
رزمیدن در برابر این همه بی مرورتی در لیست طولانی  مسوولیت این گونه زنان اضافه میشود . زن باید برزمد تا اجازه  تعلیم رابدست آورد ، زن باید برزمد که  به تحصیلات اش ادامه بدهد، زن باید  برزمد تا اجازه کار کردن بیرون از منزل را که وظیفه دومی اش است ، بخاطر خود کفایی و رسیدگی به اقتصاد  خانواده بدست بیاورد،بالاخره زن در محیط کارباید برزمد تاخودرا از چشمان پرحرص و آز مردان  هوس باز نگهدارد .
با کمال تاسف که در همه این مبارزات خود با وجود فعال بودن صدها نهاد دفاع از حقوق زن وموجودیت زنان مسوول در ادارات ، تنها می رزمد و حمایت نمیشود.
ازُجانبی هم با وجود اینکه  باگذشت هرروززن افغان توانایی بیشتر بدست میاورد و جایگاه های  پر مسوولیت را احراز میکنند ، بینش و تفکرشان نسبت به گذشته صدها مرتبه تغییر کرده ،سطح دانش شان به اندازه کافی بلند رفته و پست  های پرمسوولیت چون  وزیر وکیل را بخود اختصاص داده اند. امانظر به حاکمیت   طولانی  مرد محوری  در کشور زنان وزیر ووکیل آن صلاحیت  وصلابت را که مرد وزیر و وکیل  دارد، ندارد. باوجود اینکه از لحاظ موقف کاری  ومسوولیت در یک قطار با مردافغان دوشا دوش کار میکنند  مگراز لحاظ امتیازات  با مردان متفاوت اند .
زنان حق مسلم خود را  حصول کرده نمیتوانند واینگونه تفاوت  در تمام عرصه های زندگی  اجتماعی و سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی محسوس است.
باید گفت که هنوز یک زن وزیر ، رییس و مدیر مستقلانه تصمیم گرفته نمیتواند ، سایه شوم افراد مغرض و چاپلوسان که اطراف آنها را به سان  جولا حلقه زدند  در تصمیم گیری ها تاثیر گذار است . یک فرهنگ نا میمون که از گذشته تاکنون در ادارات دولتی حاکم است  این است که ماموران کارکن ودارای تجارب پیوسته محکوم اند که با فلان وزیر ورییس کار کرده اند ( نفر فلان وزیر و رییس اند) در حالیکه مامورین در طول مدت کارشان باچندین وزیر و رییس برمبنای وظایف محوله کار کرده و شاید هم در آینده  ها با هیئت رهبری دیگر هم کار کنند ، صرف مسوولانکه در کرسی ها سیاسی ایفای وظیفه میکنند به اصطلاح مردم از یک در می درآیند و از در دیگر بیرون میشوند.
بنا از آنعده خواهرانکه با هزارویک  چالش خودرا به یک کرسی رهبری رسانیدند خواسته میشود که  منعبد  زنان و خواهران خود را  در مبارزه بر حق شان تنها نگذارند و حق طلبی آنان را تمرد و سرکشی نه پندارند و به خشونت زن علیه زن که اکثراً توسط مردان    برنامه ریزی میشود توجه نکنند و به آنانیکه زن را  تحقیر می کنند  و وی را یک جنس ناتوان و کم ظرفیت می خوانند  گوش ندهند و قوانین ، مقررات و اصول اداره  را بخاطر منافع این آن قوم و خویش ، دوست و آشنا نقض نکنند با شهامت کامل  و با در نظر داشت ضوابط اخلاقی اداره  با کارکنان بر خورد کنند  تا مفسدان بدانند که دیروز گذشته و زنان با گام های استوار کمر همت بسته اند تا به همه نا برابری ها نه بگویند و محیط کاری عاری از هرگونه  فساد  اداری ، مالی و اخلاقی برای  آینده دختران و خواهران شان آماده بسازند .

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا