اخبارتبصره و مرور بر مطبوعات

تبصره 

کابل/ ۱۱ثور/ باختر

امروز یازدهم ثور روز جهانی کارگر است، این روز در افغانستان در حالی گرامی داشت می شود که وضعیت کار و کارگر در این کشور اسفبار است و بیکاری چالش عمده در برابر مردم آن است.

مفسر آژانس باختر می نگارد؛ کار و زندگی حق هر شهروند است و هر نظامی مکلفیت دارد که شهروندان شان را در رسیدن به این خواست کمک و حمایت کند.

مگر در افغانستان چنین نیست، بیکاری معضل جدی در افغانستان است که پیامد آن در تمامی عرصه های زندگی مردم ما قابل دید است، اگر امروز جرم و جنایتی در کشور وجود دارد، انگیزه و عامل اول آن بیکاری است، جوانان پیوستن به صفوف نیروهای مسلح را بیشتر به دلیل بیکاری ترجیح می دهند و گروه های مسلح مخالف دولت هم بیشتر از میان افراد بیکار و فقرزده سرباز گیری می کنند، زیرا فرصت‌های کاری چه در بخش خصوصی و چه در نهادهای دولتی اندک اند و راهیابی به آن نیز دشواری‌ های خاص خودش را دارد.

امروز شمار زیادی از مردم افغانستان که در میان شان افراد تحصیل کرده هم زیاد اند، سرگردان دریافت کار اند و بسیاری ها دور از رشته و مسلک شان به غریب ترین کار مبادرت می ورزند تا امرار حیات کنند، این وضعیت را می توان در میان انبوهی از جمعیت مردم درک کرد که روزانه برای دریافت کار در هر نقطه یی از شهرهای بزرگ تجمع می کنند.

به نظر می‌رسد، بازار افغانستان از بی‌کاران اشباع شده است. در میدان‌های مرکزی شهرهای بزرگ کشور می‌توان صف‌های طولانی کارگران جویای کار را دید. تعدادی از این افراد از صبح تا شب نمی‌توانند کار پیدا کنند و شب با دست خالی به خانه برمی‌گردند. پس از آدمی که هم خود و هم فرزندانش گرسنه می خوابند، انتظار هر کاری را می توان داشت.

شعار دریافت کار و اشتغالزایی در طول بیست سال گذشته، شعار پر طمطراق هر سیاست ورز در جریان چندین انتخابات ریاست جمهوری در کشور بوده است، مگر وضعیت هیچگاهی تغییر نکرده است، اداره های ذیربط شمار دقیق بیکاران در کشور را بازگو نمی کنند و آن چیزی را که بیان می دارند، به اساس تخمین و یا سروی نهادها و سازمان های بیرونی است، این نشان می دهد که برای اشتغالزایی راهکار دقیق وجود ندارد و مسوولان هم بیشتر حرف های کلیشه یی داشته اند و بیشتر به وعده و وعید پناه برده اند.

ارقام غیررسمی نشان می دهد که حدود هشت میلیون افغان به گونه یی فاقد کار اند که بیشتر از نصف شان همیشه بیکار اند و حدود نصف دیگر کار مقطعی دارند.

ادامۀ ناامنی، خشکسالی به این معضل افزوده است، با ازدیاد بیجا شدگان داخلی ویا هم گسترش جغرافیای جنگ امکانات کاری بسیاری از شهروندان به خصوص کشاورزان را گرفته است و حالا که نیروهای خارجی از افغانستان رخت سفر بسته اند، معضل بیکاری جدی تر خواهد شد، زیرا با رفتن آنان، زمینۀ کار مستقیم  و یا کار غیرمستقیم از بعضی ها گرفته خواهد شد.

جنگ و بیکاری بدون شک جز متلاشی شدن اقتصاد خانواده ها ارمغان دیگری ندارد، امروز در کنار هزاران جوانی که ظرفیت و استعدادهای سرشار دارند، مگر بیکار اند، صدها بیوه زنی که نان آور شان را در جنگ از دست داده اند نیز برای دریافت کار و یک پشتوانۀ پولی تلاش می کنند، ادامۀ فقر باعث شده است که پای کودکان نیر به کوچه و خیابان کشانیده شود و آنان نیر با ناهنجاری زیادی در پی دریافت کار و کمک با اقتصاد ناتوان خانواده های شان برآیند، براساس اعلام صندوق حمایت از کودکان افغانستان، حدود ۳۰ درصد از کودکان افغان کار می‌کنند، و بعضی از آنان به شاقه ترین کارمشغول اند، کار در داش های خشت پزی و یا هم حضور کودکان در صفوف نیروهای مسلح مخالف درد ناک ترین روایت از کار سخت کودکان در افغانستان است، خشکسالی هم آفت طبیعی است که به فقر و شمار بیکاران در کشور افزوده است.

مشکل در این است که نهادهای دولتی راهکار مناسبی برای اشتغالزایی در کشور ندارند و همه ساله تنها برنامه و تعهدشان را نو می کنند، با افزایش جمعیت جوان و عدم سرمایه گذاری در بخش‌های زیربنایی که قدرت جذب نیروی کار را دارند، افغانستان در آستانۀ  بحران بیکاری قرار دارد.

در بعد دیگر، آنانی که کار دارند مصوونیت کاری ندارند، به خصوص در بخش خصوصی این کار فرما است که تصمیم می گیرد و حتا ماهرترین کارگران دچار برخورد سلیقه یی می شوند و کارشان را به دلیل دیدگاه و نظر کار فرما از دست می دهند با تاسف این معضل دارد در بعضی از نهادهای دولتی نیز در حالی شیوع است و کارمندان دچار تصمیم گیری سلیقه یی می شوند.

حرف واضح این است که درد مردم افغانستان یکی و دو تا نیست، متعدد، وسیع و پیچیده است، در کار نیروی وافر کار و حجم بلند بیکاران، شمار کارگران مسلکی نیز کم است و جوابگوی نیازمندی ها نیست و به همین دلیل است که روند اعزام کارگران به خارج آغاز نشده است زیرا کشورهایی که به نیروی کار ضرورت دارند کارگران مسلکی می خواهند.  

نیاز است که با پدیدۀ نا میمون بیکاری در کشور با یک راهکار و برنامه عمل شود، توسعۀ منابع بشری در اینجا یک اصل است و تقویت بخش خصوص و واگذاری معادن خورد و بزرگ به بخش خصوصی می تواند معضل بیکاری و به تعقیب آن فقر اقتصادی را کاهش دهد نه مجالس و برنامه های تشریفاتی و تجلیل های کلیشه یی. صائم

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا