کابل باختر 29 سنبله
کابل- مسجد جامع رسول اکرم(ص)
بسم الله الرحمن الرحیم
عزاداران حسینی، خانواده های محترم شهدای حوادث اخیر، تمام حاضرین مجلس، جلالتمآب استاد دانش، برادران و خواهران گرامی، وطنداران متین و با عزت!
صلوات بر حضرت محمد (ص) وآل محمد(ص) و اصحابه اجمعین،
یکبار دیگر ما و شما توفیق یافتیم تا روز پرشکوه عاشورا و حماسۀ بزرگ حسینی را تجلیل کنیم. عاشورا در روایات دینی همه مسلمانان، سنی و شیعه، از شعایر بزرگ اسلامی به شمار میرود و همواره در تاریخ اسلام منبع الهام درسهای فراوانی بوده است.
عاشورا درس مقاومت در برابر بیعدالتیها، نابرابریها و ستمگریهاست. مقاومت در برابر فساد، استفادۀ ناروا از بیتالمال، و تلفکردن حق ضعیفان بهدست صاحبان زور و زر. مقاومت در برابر کسانی که بر خلق خدا گردنکشی کرده، خود را درمقام فرعونیت گذاشته و به ذلت و زبونی بندگان خدا روی میآورند. همانطوری که حضرت موسی در برابر فرعون، حضرت حسین در برابر یزید و همه حقطلبان و عدالتخواهان در برابر ستمپیشهگان و جنایتکاران ایستادند، پرچم پر شکوه آزادی و آزادگی بر شلاق ظلم و جباریت پیروز گردید و بشریت در پرتو سیرۀ آنان، راه خود را به سوی فرداهای روشن و روشنتر گشود.
برادران و خواهران عزیز،
من امروز در جای آمده ام که بارها زیر تهدید و خطر بوده است، خطری که شما با آن مواجه هستید، من هم این خطر را قبول کرده ام و بارها قبول خواهم کرد. چپنی که در جان من است، چپنی است که بازماندهگان شهدای مرزا اولنگ برایم دادند، این چپن قیمت ترین چپنی است که من دارم، ازخاطریکه هر روز مرا یاد میدهد که باید در مقابل بیعدالتی، در مقابل ظلم و در مقابل جنایت علیه بشریت ایستادگی کنم. درد تان را علوی صاحب و هم بازماندهگان شهدا، من درد قلب خود میدانم.
ما امروز یکبار دیگر در مقام تعهد و تجدید پیمان با راه امام حسین و با آرمان بزرگمردانی قرار داریم که خواهان زندگی عزتمندانه برای مردم بودند. هرکلمۀ که جناب فیاض صاحب گفتند، من هر کلمه را از دل و جان قبول دارم و هر کلمۀ را که استاد معظم برادر گرامی ام جلالتمآب دانش صاحب گفتند، هرکلمه را من سرش باورمند هستم.
امروز، شِمْرها و یزیدهای زمان میخواهند افغانستان را به کربلای دیگری تبدیل کنند و برای مومنان و عبادتگذاران ماتم و عزا بیافرینند، اما درسی که از مکتب یاران و اهل بیت پیامبر گرامی خود آموختهایم، این است که صدای عدالت، صدای عزت و صدای کرامت بر بانگ ستم و جنایت پیروز میشود، و طنین آن در صفحه به صفحۀ تاریخ اسلام و تاریخ بشر شنیدنی است.
تروریستهایی که امروز بر مساجد، معابد، مکاتب، مراکز علمی و تجمعات حقطلبانۀ مردمی حمله میکنند، با هر نامی و با هر ادعایی که داشته باشند، داعیهی جز راه و رسم شِمر و یزید ندارند. دستهای آلوده به جنایت و آغشته به خون بیگناهان در برابر ارادۀ نیرومند مردمی که خواهان عزت و آزادگی هستند خواهد خشکید و عاقبتی جز تباهی و شکست را تجربه نخواهد کرد.
حملات تروریستی که در سرتاسر کشور صورت گرفته در زابل، در هلمند، در پکتیا، در ننگرهار و در این اواخر در شینوار و برچي، مردم بیدفاع ما به خاک و خون کشانیده شدند، درد و رنج همه مردم افغانستان یکی است، اما دشمنان افغانستان میخواهند به این حملات، جنبۀ قومی و مذهبی بدهند. این برای ما یک خطر بزرگ است، ما با همکاری مردم مشترکاً در مبارزه با این تهدید موفق شده میتوانیم و شک و شبهی نباشد که هر حمله سر مردم هزاره سر مردم اهل تشیع ما، حمله بالای تمام مردم افغانستان است و حمله بر وحدت ملی افغانستان است و عمده ترین مسئلۀ اولویت امنیت ملی ما قرار خواهد داشت.
ما یقین داریم که در این نبردِ سرنوشتساز، پیروزی از آنِ مردم ماست و شکست و سیاهرویی از آنِ کسانی است که راه شرارت و تباهی را در پیش گرفتهاند.
در این نبرد، ما باید همه در کنار هم باشیم، دستها را با اعتماد بهم گره زنیم، صفها را فشرده نگاه داریم و در برابر شکافهایی که بنام مذهب، زبان، قومیت، حزب و تبار ایجاد میشود، با هوشیاری ایستادگی کنیم. خون سنی و شیعه این سرزمین یک رنگ دارد، سرنوشت تاجیک و پشتون این کشور بهم گره خورده است، آبروی هزاره و ازبک این میهن مانند هم است، فرزندان سادات و بلوچ و پشهای و پامیری و همه اقوام عزیز این ملت زیر یک سقف، برای یک آرمان و در برابر یک انتخاب تاریخی قرار دارند. هر کس که بخواهد با هر هدفی در میان مردم ما درز و مرز ایجاد کند، هم به خود جفا کرده است و هم به دیگران. این آرزویی است که دشمنان افغانستان در سر میپرورانند و تروریستها با جنایات خود میخواهند به آنجا برسند.
ما این خوشبختی را داریم که باوجود تلاش پیهم دشمنان وطن، افغانستان نمونهی مثالزدنی، در سطح جهان اسلام، از وحدت میان پیروان مذاهب مختلف اسلامی است و ما به توفیق الهی، این وحدت را عمیقتر و استوارتر خواهیم کرد.
هموطنان گرامی،
حکومت شما، همچنانکه به توطئه دشمن آگاه است، برای مقابله با آن نیز آمادگی گرفته و برنامههایی سنجیده است. طبقهبندی تهدیدات، استفاده از مشورههای اقشار مختلف و در نظر گرفتن غرب کابل بحیث یک زون امنیتی، بخشی از اقدامات حکومت است.
تغییرات صورت گرفته در سطح رهبری امنیتی شهر کابل، به دلیل توجه به امنیت شهر و غرب کابل میباشد. یک معاونیت در سطح قوماندانی امنیه کابل ایجاد شده است که مسئولیت تامین امنیت غرب کابل را دارد، پوشش استخباراتی وسیع میشود، عملیات تصفیوی در نقاط آسیبپذیر جریان دارد و امید است عملیات کهنه خمار را از پیش اطلاع داشته باشیم. همچنان هدایت داده ام تا اطفایه و مرکز امبولانس در غرب کابل به زودترین فرصت فعال شوند و در مورد شفاخانه جناح نیز تصمیم به صورت عاجل گرفته خواهد شد و در مورد عملی شدن ماستر پلان غرب کابل همکاری همه جانبۀ شما را خواهانم. این جنگ همان اندازه که تخریب فیزیکی را هدف میگیرد، به جنبه روانی و تضعیف روحیه و مورال مردم نیز اهمیت میدهد. موفقیت ما در این جنگ بستگی دارد به میزان آگاهی از شیوههای خرابکارانه آنان و نیز میزان همکاری متقابل دولت و ملت. جناب علوی صاحب، من برایتان اطمینان میدهم که دروازهبانها در ارگ وجود ندارند. مردم دشت برچی را سرشان صدا میکنم که خودتان نمایندگان تان را تعیین کنید، با من مستقیم صحبت کنید و هرنوع حاکمیتی را که در اینجا می خواهید، به شمول کنترول نهادهای امنیتی، من قبول همرایتان میکنم.
این واضح است که حتی در پیشرفتهترین و قدرتمندترین کشورهای جهان نیز همکاری دو جانبه میان مردم و دولت سبب دفع تهدیدات، خنثیکردن توطئهها و شکست تروریستها میشود. درست و دراین به تمام اقشار ضرورت داریم، از علمای کرام، بزرگان، جوانان، نهادهای تحصیلی، همه با هم بیاییم جدا جدا باید فکر نکنیم با یک طرح کلی و اساسی و عملی بیاییم و اولیت را طبقهبندی کنیم.
درست است که در جامعهای با چهل سال بحران نارساییهایی وجود دارد و ضعفهایی در کار دستگاههای دولتی سبب بروز مشکلاتی میشود و این امر سبب گلایهمندیها و ناخرسندیها میگردد. این کاملا قابل درک است، از خاطری که چیزی بود که ما و استاد دانش میراث گرفتیم، اما ارادۀ ما این است که میراث را بدل میکنیم و میراثی که از خود بجا میگذاریم، برحاکمیت قانون و عدالت استوار خواهدبود. این را نیز میدانیم که نباید این گلایهمندیها و حتی اختلاف نظرهای سیاسی مانع انسجام و یکپارچگی ما در برابر دشمن گردد. وجود اختلاف نظر در حوزۀ سیاسی مایۀ نگرانی نیست. نگرانی در جایی است که مسایل سلیقهای، تفاوت دیدگاهها و شکایت از امور معمول، سبب غفلت از منافع کلان ملی شود و وحدت مردم ما آسیب ببیند. ما اجازۀ این را داده نمیتوانیم که اختلاف کوچک سیاسی موجب نا امنی دشت برچی و یک بلست نقطۀ دیگری افغانستان شود. خواهش من از تمام ملت این است که سر بخش امنیتی به اجماع برسیم که سیاستهای کوچک و سلیقهوی در امنیت ما جا نداشته باشد و همه به اساس کفایت و شایستهگی و نوع برخورد و اخلاق با جامعۀ اسلامی ما انتخاب شدیم.
من از علمای کرام، متنفذین مردمی، جوانان و فعالین مدنی تشکر میکنم که در آگاهساختن مردم از نیات شوم دشمن سهم گرفته و برای همبستگی بیشتر مردم ما تلاش کردهاند.
یک سوال مشخص شد، سوال از طرف علوی صاحب مطرح شد که حکومت برایتان آدرس بدهد. در قسمت بازمانده های خانواده های شهدا و قربانیان تروریزم، پیشنهاد را پس من برایتان میگذارم، تمام تان یکجای شوید، یک نماینده را تعیین کنید که به حیث مشاور ارشد من، مسئولیت را به عهد بگیرد و آدرس همۀ تان باشد.
امیدوارم به برکت عاشورا و به تأسی از سیره بزرگان اسلام، به ویژه سید شهدا امام حسینرضیاللهعنه، فضای جنگ و نا امنی جایش را به صلح و ثبات سرتاسری بدهد و افغانستان گامهایی را که به جلو برداشته است، با قوت و متانت بیشتر پی بگیرد.
و من الله التوفیق،
زنده باد افغانستان
تل دې وي افغانستان
یشه سن افغانستان
و بازهم به همه عزاداران کربلا تسلیت می گویم. ذبیح علم